-->
هشت پا





لينكدوني

بايگاني لينكدوني


فتوبلاگ

بايگاني فتوبلاگ
Sunday, November 28, 2004

ايران براي همه ايرانيان

بمب گوگلي منفجر شد و چند روز هم کار کرد آيا نتيجه لازم گرفته شد؟ بايد کار همينجا خاتمه يافته بدونيم؟ يا تازه شروع راهه؟ فکر ميکنم تعمق بيشتري در اين مورد لازمه و ما بايد با روشهاي مختلف اعتراض خودمون رو در دنيا منعکس کنيم تا ديگه کسي جرات نکنه به اين راحتي به حقوق ملي ما تجاوز کنه . بايد از مسئولين کشور هم خواسته بشه تا برخورد جديتري بکنن و فقط جلوي ورود نشريه رو گرفتن کافي نيست. نمونه اي مشابهي که در اين چند روزه اتفاق افتاده اعتراض نمايندگان مجلس يونان به صحنه اي از فيلم الکساندر مقدوني که در آن همجنسبازي او را با يکي از دوستانش به وضوح نشان ميدهد جالب اينجاست که اين امر واقعيت داشته و همجسبازي در يونان باستان رواج فراوان داشته و يکي امور عادي و روزمره به شمار ميرفته است! تازه فرق ما با اونها اينه که ما ميخواهيم واقعيت بيان بشه ولي اونها از بيان واقعيت وحشت دارن چون اسطوره و قهرمان مليشون زير سوال ميره!

بحث ديگري که با يکي از دوستان که لطف کردن و نظرشون را بيان کردن روي داد اين بود که آيا حفظ يکپارچگي کشور مهمه يا رسيدن به دمکراسي؟ و آيا تو شرايط ما اينا با هم تضاد دارن و يا هر دو باهم امکانپذير هستن؟ صرفنظر از اينکه ما آزاديم که هر کدام نظر خودمون رو داشته باشيم و موظف هستيم عقايد خودمون رو به ديگران تحميل نکنيم اما بايد بدنيم بعضي از مسائل از اختيار ما خارجه و اراده جمعي با ديدي همه جانبه نگرانه بايد در موردش قضاوت کنه قضاوتي که نه از روي احساس بلکه خرد جمعي بايد باشه بطوري که نسل آينده گريبانمون رو نگيرن بخاطر اعمالمون.بحث من اينکه آزادي و رعايت حقوق شهروندي همه اقشار باحفظ يکپارچگي کشور در تضاد نيست و اگر مشکلي در اين مورد وجود داره ناشي از عملکرد و نگرشهاي غلطه نه عدم امکان اجراي اون.چيزي که بايد در نظر گرفت اينکه يک نسخه رو برا همهجا نميشه پيچيد و روشهاي که در اروپا منجر به ايجاد دمکراسي شدن ممکنه در ايران ناکارامد باشن و اين روشها رو بايد با حفظ اصول و در نظر گرفتن مباني بومي کرد يعني روح فرهنگي و تاريخي اون ملت رو درونش تزريق کرد.مشکل ما اينه ايران را مساوي فارس قرار ميدن و بعد ميگن هرکس فارس نيست اقليت پس بزور جزو ايران شده! مثلا کرد و آذريها که جزو اصيلترين ايرانيان هستن! چطور ميشه کرد را غير ايراني دونست؟؟ تمام تبليغات دشمنان ايران جا انداختن همين اشتباهه که ايراني يعني فارس!!! و اين بزرگترين جفا و ستم به ملت و تاريخ وفرهنگ ماست. سالهاست روشنفکران غرب زده و همچنين چپگرايان هر کدام با نيتي اين اشتباه رو به عمد يا غير عمد تبليغ ميکنن! کساني که ذره اي با فرهنگ و تاريخ اين کشور باستاني آشنا نيستن چطور ميتونن براش نسخه بپچين.
بهر صورت ملت ايران همونجوري که تا حالا راهش رو پيدا کرده و در درازاي تاريخ پايدار بوده به گمان من همچنان پايدار خواهد بود.
يادمون باشه وقتي دشمنان بخوان به ما ضربه اي بزنن اول يک واقعيت رو ورارونه نشون ميدن و مدتها همون رو تکرار ميکنن بعد که اون جا افتاد با استناد به همون مسئله هدفشون رو پيش ميبرن.بيخود نيست امروز ميگن خليج عربي ويا جزيره لاوان رو شيخ شعيب و يا ميگن جزاير اشغالي و اروند رود تاريخي ما رو شط العرب ميخون! پشت اين اسمها اهدافي نهفته شده بياييد اون اهداف رو ببينيم . يادمون باشه يک ميليون شهيد و جانباز در جنگ با سردار به اصطلاح قادسيه براي دفاع از همين چيزها به ميدان رفتن و رفتن که امروز ما سربلند باشيم.
بعضي از روشنفکرنمايان ميگن اروند رود اسمي جعليه که رژيم گذشته به عراق تحميل کرده در حاليکه با مراجعه به شاهنامه در قسمت پادشاهي شاپور دوم صريحا از اروند رود نامبرده ميشه!
امروز خيليها دارن ميگن خليج عربي در حاليکه اولين بار جمال عبدالناصر اين اسم مجعول رو بيان کردو بعدها سرهنگ عبدالکريم قاسم ديکتاتور نظامي عراق اون رو تکرار کرد و تا الان که سعي در جا انداختن اين اسم دارن.

اتفاق جالب ديگري که رخ داد اين بود که جناب زهري هم لطف کردن و نظرشون رو بيان کردن که من ازش سپاسگزارم بهر حال ايشون از رده روشنفکران هستن و همينکه وبلاگ منو که قطعا از طبقه عوام و پايينترين لايه هاي جامعه از نظر سوادو فرهنگ قرار دارم لايق دونستن که نظر بدن مايه مباهت منه. اما مشکل از اينجا شروع شد که ايشون در مطلب مربوط به لينک خليج عربي نظر دادن ولي در مراجعه بعدي کامنت هاي مطلب قبل از لينک خليج عربي رو که در مورد عملکرد موسسه نشنال جئوگرافيک بود رو نگاه کردن و چون کامنت خودشون رو نديدن با خشم کامنت ديگري گذاشتن که چرا نظر منو پاک کردي!! ابتدا ميگم که کسي کامنت شما رو پاک نکرده قربان و بعدهم من از نظر ديگران نميترسم چون اگر ناسزا و فحش باشه که شعور نويسنده رو ميرسونه و مسئوليتي متوجه من نيست و اگر ثابت ميکنه که من اشتباه ميکنم که به معلومات و سواد من اضافه ميکنه و من سخت استقبال ميکنم که اگه نکنم خرد و نگرشم رو که بهش ايمان دارم زير پا گذاشتم . همونطور که خانم ندا نظراتشون رو بيان کردن و من بسيار آموختم . اما جناب زهري از شما توقع بيشتري ميره چون شما روشنفکر ها مسئوليت هدايت عوامي مثل مارو به عهده داريد، شايسته نيست که با عجله و خشم قضاوت کنيد و آيا هميشه با خشم و عجله قضاوت ميکنيد؟؟

خوش وخرم باشيد.




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Wednesday, November 24, 2004

خليج العربي ، arabian gulf ( این یک صفحه خطای معمولی نیست) :::

The Gulf You Are Looking For Does Not Exist. Try Persian Gulf.
The gulf you are looking for is unavailable. No body of water by that name has ever existed. The correct name is Persian Gulf, which always has been, and will always remain, Persian





خليج هميشه فارس
ايران هميشه جاويد


ظاهرا اينروزها همه در تدارک تکه پاره کردن اين گربه نشسته بر ديوار آسيا هستن. آمريکايها در اوايل دهه نود طرحي مطرح کردن با عنوان دمکراسي موزائيکي!! يعني ايران قدرتمند در کنار کشورهاي کوچک و بدون هويت سياسي و تاريخي جدي که اغلب داراي هويت مجعول هستند که حاصل سياستهاي استعمار پير در اوايل قرن بيستم در منطقه ميباشد مثل کويت ،عراق ،بحرين و قطر و ساير شيخ نشين ها و حتي جمهوري هاي تازه استقلال يافته اي مانند ارمنستان ، جمهوري مجعول آذربايجان و ترکمنستان و... خطريست جدي،چون تمام کشورهاي منطقه زير چتر تمدن پرسابقه ايران هستن و عملا در طولاني مدت ميتونن در ايران هضم بشن و اين بر خلاف سياستهاي استعمار اروپائيان و آمريکاست و حتي روسيه و چين نيز بشدت از اين امر ميترسند .در اين طرح ايران به چهار يا پنج کشور کوچک تبديل ميشود که ظاهرا دمکراتيک هستن اما در واقع به علت ضعف مفرط وابسته به غرب خواهند بود و بنابر اين خطري براي آنها نخواهد داشت. از طرفي رفتارهاي هم که در کشور ما صورت ميگيره در اين امر بي تاثير نيست به عناون مثال نوعي رفتار ضد فرهنگي که در بين ما امروز بيش از هر چيزي رواج داره اونم مرکز گرايي بيش از حد و توهين به تمام اقوام ايراني به عناوين مختلفه مثل جوک هاي که ساخته ميشه... تو اين ضد فرهنگ آذريها به غلط ترک خطاب ميشن اونم ترک خر!! کردها وحشي و آدمکش و متعصب هستن!! لرها احمق و عقب افتاده و گنگن اصفهانيها خسيسن و شماليها بيغيرت و شلن و مشهديها آدم فروش و دزدن! پس کي آدم درستيه؟؟؟ متاسفانه دربرنامه هاي صدا و سيما هم به نوعي ديده ميشه !! اين ضد فرهنگ از حدود صد سال پيش در ايران رواج پيدا کرده وهدفش از بين بردن همبستگي بين اقوام ايراني يعني همون سيماني که موزائيکهاي ايران رو به هم وصل ميکنه و در طول بيش از سه هزار سال اون در مقابل تمام حوادث و تهاجمات بيمه کرده و نگه داره اون بوده. خيلي جالب منطقه در قفقاز که هميشه جزو ايران بوده و در تمام تاريخ در همه جا از اون بنام اران و بادکوبه و گنجه نام برده ميشه ناگهان از ۱۹۲۰ به اينسو نامش ميشه آذربايجان و در سال ۱۹۸۹ با همين نام تبديل به يک کشور بهمين نام ميشه و از اون جالبتر اينکه دستگاه سياستگزاري امور خارجي ما هم اونو به همين نام به رسميت ميشناسه!! در حاليکه يونان هرگز حاضر نشده جمهوري مقدونيه رو به رسميت بشناسه!! حالا کار به جايي رسيده که حضرات در باکو نشستن و به آذربايجانيها ايراني ميگن ما شما رو آزاد ميکنيم!!! ميگن شما سالها توسط فارسها تحقير شدين و ما به شما هويت ميديم!!! اون وقت در همون زمان آذربايجانيهاي اصيل ايراني بعنوان ترک مورد استهزا و تمسخر ساير هموطنان خود هستن!!! در حاليکه ترکها زرد پوستن و تنگ چشم با قد متوسط و چهره هاي مربعي که آذريهاي ايراني هيچکدوم از اين ويژگيها رو ندارن.زبون آذريها ترکيبي از فارسي دري امروزي و فارسي پهلوي ميانه يا همون آذري باستان و ترکي با لهجه ترکمني هستش و اصلا شباهتي به ترکي اصيل نداره و نه آذريها ترکي رو ميفهمن و نه ترکها آذري رو.
يادتون هست در سال ۱۳۵۸ عراق نقشه هاي چاپ کرد که توش اهواز رو با نام الاهواز و خرمشهر رو با نام محمره و خوزستان رو بنام عربستان ناميده بود!! درست بعد از يکسال سردار قادسيه با حمايت تمام کشورهاي عربي به ايران لشگر کشيد!؟
امروز هم طرحي مشابه شايد براي ايران خواب ديده باشن. بهوش باشيم براي کردستان ما هم خواب ديدن اول خودمختاري بعد جدايي ، در حاليکه کردها جزو اصيلترين ايرانيها هستن و شرايطشون با عراق و سوريه که کشورهاي عربي هستن و ترکيه که ترک هستن فرق ميکنه و تازه مناطق کرد نشين اونها هم ميبايست جزو ايران باشه که از مام ميهن جداش کردن.
مطمئنا اين حرکت موسسه نشنال جئوگرافيک بدون چراغ سبز منابع قدرت نميتونه باشه .
بعضي از هموطنان براي اعتراض به اين کار راهي رو پيشنهاد کردن به نام بمب گوگلي که لگو ماهي و دوستانش اون رو توضيح دادن و ميشه با اين روش به تمام دنيا اعتراضون رو نشون بديم و لازمش فقط يه لينکه :
گوگل بمب چیه؟
به زبود ساده: اگه تعداد زیادی لینک از صفحات مختلف به یک وبسایت خاص و با استفاده از یک عبارت خاص داده بشه، رده بندی اون سایت تو فهرست گوگل میاد بالا و اگه لینک ها به اندازه ی کافی زیاد باشه، حتی به رده ی اول میرسه. مثلا: اگر تعداد زیادی از ما وبلاگ دار ها با عبارت انگلیسی arabian gulf لینک بدیم به یک وبسایتی که درمورد خلیج فارس هست، هر کسی که تو گوگل عبارت arabian gulf رو جستجو کنه اولین نتیجه ای که میگیره اون صفحه ی مربوط به خلیج فارس خواهد بود. در گذشته وبلاگر ها از این برای اعتراض های مشابهی استفاده کردند. کاری هست که فقط با همبستگی میسر میشه و برای همین وسیله ی خیلی خوبیه برای ابراز همبستگی همه ی ما ایرانی ها در مورد این مساله و همچنین اعتراض به استفاده از اسم مسخره ی خلیج عربییکی

نقل از لگو ماهي

بيائيد ما وبگردها لااقل يک کار مثبت و موندگار بدور از هر طرز فکر و جهت گيري سياسي براي دفاع از زادگاهمون انجام بديم.
مبادا که ايران ويران شود
کنام پلنگان و شيران شود

خرم باشيد.

پي نوشت:
مطلب لوگو ماهي
petition پرشين بلاگ
از وبلاگ ابطحی ۱
از وبلاگ ابطحی ۲
مطلب هودر






* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Thursday, November 18, 2004

Don't Leave Me Now

آه ، عزيزم!
الان، تركم نكن
نگو كه پايان زاه است
گلهايي كه برايت هديه آوردم، به ياد بياور
نيازمند توام
تا تو را پيش دوستانم له كنم

آه ، عزيزم!
الان، تركم نكن
چگونه ميتواني بروي؟
وقتي كه ميداني نيازمند توام.
تا شنبه شبها مچاله ات كنم

آه ، عزيزم!
چگونه ميتواني با من چنين كني؟
ميگذاري و ميگذري
نيازمند توام.
آه عزيزم
چرا مي روي؟




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Monday, November 15, 2004

کريمخان زند

بعد از سقوط سامانيان تا ظهور صفويه (برخلاف نظر برخي مورخين که آنان را تاتار ميدانند ايشان داراي نصب ايراني بودند) و بعد از آن زنديه هيچ دولت ايراني در ايران پا نگرفت و ايران يکسره در ميان اقوام مهاجم از ترکان غوز گرفته تا قبچاقها و مغولان و تاتارها دست بدست ميشد بنابر فرهنگ ايراني رو به اضمحلال رفت و حاکمان که در واقع مهاجمان و غارتگران ديروز بودند چيزي از حکومتداري بجز غارت و کشتار و تجاوزبه نواميس نميدانستند. صفويه نيز به علت تعصب مذهبي به اقليتهاي قومي و ديني بشدت فشار مي آوردند بخصوص شاه اسماعيل بنيانگذار صفويه و پسر شاه طهماسب اول بنام اسلام و گسترش مذهب شيعه از هيچ گونه ستمکاري و جنايتي فروگزار نبودند تا اينکه کم کم در زمان شاهان بعدي کم کم اوضاع تعديل شد بطوري بعدها شاه عباس کبير بنا به مصالحي حامي ارامنه و مسيحيان در ايران شد.
در ميان شاهان و فرمانروايان اين دو سلسله ايراني تنها کسي به داد گستري شهره شد وحتي حاضر نشد خود را شاه بداند کريمخان زند بود که خود را وکيل الرعايا ناميد و ميتوان او را جزو معدود حاکمان مردم دوست ناميد که خلق در زمان او در آرامش بودند کريمخان به پيروي از شاه عباس که با لباس مبدل به ميان مردم ميرفت تا از احوال آنان باخبر شود در ميان مردم رفت و آمد ميکرد و به امور آنان رسيدگي ميکرد با اين تفاوت که او با هويت واقعي خود به ميان مردم ميرفت.
گفته ميشود روزي کريمخان زند با وزيرش که حاج ابراهيم کلانتر ( اين شخصيت عجيب تاريخي که کمتر در مورد او صحبت ميشود در زمان دو سلسله يعني زند و قاجاريه به شغل وزارت رسيد از جمله کريمخان و آغا محمد خان و فتحعليشاه ) به بازار رفته بود ، آنسال زمستان سردي بر شيراز حاکم بود در ميان بازار پيرمرد کفاشي ديد که مشغول تعمير کفشي بود،کريمخان بطرف او رفت و از او پرسيد:
زماني که دراز بودي چرا به فکر کوتاهي نبودي؟
او پاسخ داد که که وکيل بر فقرايي مثل ما درازي يا کوتاهي فرقي ندارد و هميشه احوال ما به همين گونه است.
کريمخان کمي سکوت کرد و گفت : مرغي برايت ميفرستم او پر کن!
در هنگام بازگشت حاج ابراهيم که معني حرفهاي آندو را نفهميده بود در فکر بود.
خان از او پرسيد که به چه مي انديشي؟ او پاسخ داد که به حرفهاي شما فکر ميکنم چون منظور شما را نفهميدم!
خان با تعجب گفت : تو چطور وزيري هستي که نفهميدي؟ ما را ببين که چه کسي را به وزارت خود انتخاب کرديم! اگر تا فردا معاني حرفهاي مرا نفهمي ميدهم تو را يکصد ضربه تازيانه بزنند و از شغل وزارت نيز برکنار خواهي شد.
حاج ابراهيم که سخت ترسيده بود به دست و پا افتاد و از تمام اطرافيان در اين مورد سوال کرد ولي کسي نتوانست به او پاسخ بدهد بنابر اين به پيش همان کفاش رفت و از او سوال کرد.
کفاش پاسخ داد که اين گفتاري بود ميان من و وکيل و کسي نبايد آنرا بداند. حاج ابراهيم گفت به تو درم و زر ميدهم ، کفاش قبول نکرد او گفت ده سکه زر ميدهم باز نپذيرفت ، آنقدر اصرا کرد که سرانجام کفاش پذيرفت تا هزار سکه زر بگيرد وسر کلام بگويد.
او گفت کريمخان به من گفت زماني که تابستان بود و روزها دراز چرا به فکر زمستان که در آن روزها کوتاه ميشود نبودي؟ من گفتم يا وکيل براي ما فقرا زمستان و تابستان فرقي ندارد و وکيل گفت برايت مرغي ميفرستم تا پوست او را بکني و او ترا فرستاد و من پوست ترا با گرفتن هزار سکه کندم!!!

خرم باشيد.




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Thursday, November 11, 2004



ياسر عرفات معروف به ابوعمار ۱۹۲9-۲۰۰۴


امروز بالاخره روح مجاهد پير به جهنم پرواز کرد!
نميدونم حکمتش چيه که دشمنان ايران زمين يکي پس از ديگري به تير سرنوشت دچار ميشن! اولش از طالبان شروع شد بعد نوبت صدام شد وهمين چند روزه شيخ زائد که ظاهرا تظاهر بدوستي ايران ميکرد و در باطن منتظر زمان مناسب براي تجزيه قسمتي از خاک ايران بود وديروز نوبت ياسرعرفات شد...
کسي که به عنوان اولين مهمان انقلاب به ايران آمد و سفارت اسرائيل شد سفارت فلسطين و بعدها اين دوست به ظاهر چريک خائن از کار درآمد و نمايندگان او در ايران جاسوسان صدام تکريتي از کار درآمدند!! امروز تاريخ گزارش دقيقي از عملکرد تفرقه افکنانه او در حوداث سالهاي ۵۸ و ۵۹ در خوزستان و سرانجام شروع جنگ ارائه ميدهد. ياسر عرفات به دولت انقلابي ايران پشت کرد ودست بيعت به صدام داد و در جنگ تحميلي ياور و متحد هميشگي او باقي ماند او حتي در حمله سال ۱۹۸۹ به کويت از صدام حمايت کرد...
ابوعمار در سال ۱۹۲۹ در قاهره بدنيا آمد و در يکي از رشته هاي مهندسي در دانشگاه الفاروق قاهره تحصيل کرد. ياسر عرفات در جنگ ۱۹۵۸ به عنوان افسر در ارتش مصر خدمت کرد وبعدها به ترتيب دبير اجرايي سازمان آزاديبخش فلسطين شد و رهبر جنبش الفتح شاخه نظامي سازمان ساف و در دهه نود بعد از مذاکرات نروژ در زمان بيل کلينتون رئيس اولين دولت خودگردان فلسطين شد.
حاصل فعاليتهاي سياسي او چيزي جز شکست در عرصه سياسي وفساد مالي خانواده اش نتيجه اي در برنداشته است.
ميدونم که خوشحالي از مرگ ديگران کار خوبي نيست اما بخودم اجازه ميدم که از مرگ يکي از دشمنان اين مردم واين آب وخاک خوشحال باشم،کسي در ضايعاتي که در اثر جنگ در ايران بوجود آمد و مرگ يک ميليون نفر از هموطنانم قطعا مسئول بود. من نميدونم چرا بعضي از هموطنانم با اينکه همه به سياهکاريهاي او واقف هستن اينجوري از او ستايش ميکنن و در مرگ او زجه ميزنن ،با خودم فکر ميکنم زماني جوانان اين آب وخاک در زير بمبهاي شيميايي صدام متحد عزيز ابوعمار بودن آيا ايشان خم به ابروشون حتي آوردن؟ يا ميتونن درد و رنجي که مجروحان شيميايي و جانبازان جنگ سالهاست تحمل ميکنن لحظه اي درک کنن؟ چرا جنبش به اصطلاح چپ ما اينقدر بيگانه پرست و بي حب وطنه؟ چرا اين مردم حافظه تاريخي ندارن؟
بله مجاهد پير ،کسي که زماني الگوي نيروهاي جنبش چپ و مليشاي ايران بود با کارنامه اي سياه به تاريخ پيوست.

خوش باشيد.




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Wednesday, November 10, 2004

ما ايرانيان

وقتي خبر موفقيت دوست عزيزم کاپيتان رو شنيدم شاد وصف نشدني وجودم فرا گرفت، از اون اول که شناختمش ميدونستم اگه اتفاق غيرقابل پيش بيني رخ نده حتما راهش پيدا ميکنه و حالا که حرکتش ميبينم ميفهمم که اشتباه نکردم واقعا ميخوام بگم به پشتکار و ارادش ايمان آوردم و گاهي موجب حسادتم ميشه!
شايد کسي که از بيرون نگاه کنه ميگه خب حالا مگه چيکار کرده؟ شاخ غول رو نشکونده که!
اما من ميخوام بگم از اونم بالاتر رو انجام داده ، چرا تو ايران کار تحقيقاتي عشق و اراده آهنين رو باهم ميخواد!
نميدونم مشکل کجاست ،ولي ميدونم تو ايران کسي واسه اينکار تره هم خرد نميکنه چراش رو خيلي وقته ميخوام درک کنم اما نتونستم.
مردم ما فقط سراغ کارهاي ميرن که پول يا پرستيژ اجتماعي مناسب که اونم به پول بايد ختم بشه داشته باشه وگرنه فايده نداره ، يادمه از همون اول وقتي ازم ميپرسدن که چي ميخوني عزا ميگرفتم که جواب چي بدم چون اول پزشکي بود و امثالهم بعدشم ميرسيد به مهندسي و اگه کمي تخفيف داشت به مديريت با کمي خجالت ختم ميشد. اما علوم پايه و باقي اصولا برا مسخره کردن و بس. وقتي ميگم از موفقيت دوستي خوشحالم بايد بتونين شرايط منو درک کنين تا بفهمين چي ميگم!
نميدونم مشکل کجاست که ما ايرانيها همش براي ديگران و حرف مردم زندگي ميکنيم نه خودمون!
الان اگه کسي بگه مثلا من دارم يک زبان باستاني ميخونم همه پيش خودشون ميگن برو بابا ول معطلي!!يادمه وقتي داشتم کتاب يکي از استادهام ميخونم در مقدمه خوندم که اولين بالا يک سوئدي براي شناساي خزندگان ايران در حدود سالهاي ۱۸۲۰ ميلادي به ايران اومده و به دقت تحقيق کرده و رفته و بعد از اون صدها مورد مشابه تا به امروز اتفاق افتاده ولي حتي يک مورد تا دهه هاي اخير وجود نداره که خود ايرانها کار در اين مورد کرده باشن!اگه امروزه يک کارهاي انجام ميشه بيشتر از سر رفع تکليف نه تحقيق ! جالب اينجاست بعد از انقلاب تصويب شد که هيچ خارجي حق کارهاي تحقيقي رو نداره در ايران مگر اينکه حتمايک دستيار ايراني داشته باشه و مجوز هم گرفته باشه! اما در اوايل سالهاي هفتاد شمسي يک سوئدي از طريق پاکستان مخفيانه به ايران اومدو در ارتفاعات لاله زاري کرمان در مورد يک گونه مشکوک از مارمولکها مطالعه کرد وپس از چند سال موفق يک گونه جديد بنام لسرتا لاله زاري شد و بنام خودش در جهان ثبت کرد!! در همون موقع ما مشغول مسخره کردن دانشجويان رشته هاي تحقيقاتي بوديم!! که برو بابا توهم با اون رشته که ميخوني!!!چي بود؟! آبياري گياهان دريايي شاخ افريقا!!!!
در طول حدود ۲۰۰ سالي که از تولد جديد رشته بيولوژي در ايران ميگذره هزاران آمريکاي و اروپائي بدون داشتن هيچ چشمداشت مادي اومدن و تو ايران کارهاي تحقيقي انجام دادن و رفتن اما ما چي؟؟ يا حجره داري کرديم و يا دلالي و بساز بفروشي!!‌يا به اصطلاح روشنفکرمان مشغول جنگ بر سر حقانيت مارکس يا لنين يا چگوارا بودن!!!
فقط اين موضوع به رشته ما ختم نميشه! تمام زبانهاي باستاني ايراني رو تو همه جا غربيها خوندن و برا کشف رمز بعضي ها حتي چهل سال وقت گذاشتن کاري که عمرا ما ايرانها نميکنيم! مگه بلا نسبت شما خريم!!!!
وضع تا اونجا خرابه که تاريخ و فرهنگ مارو خارجي ها بهمون ياد دادن و خب هر جا که تونستن حقايق رو وارونه نشون دادن که مارو تحقير کنن!! تمام تاريخ باستان مارو اساسا غربيها نوشتن چراکه ما معتقديم تاريخي نداشتيم!! تمام کرسيها مربوط به فرهنگ ايران در دانشگاههاي معتبر در اشغال غربيهاست، جالبه از تمام دنيا بران آشنايي با فرهنگ ايران بخصوص فرهنگ باستان سرو دست ميشکنن اما خودمون مگه بيکاريم دنباله اين اراجيف بريم؟!
انروز مشغول وبگردي بودم و به طور تصادفي به يکسري سايتهاي امريکايي برخورد کردم که پروژه هاي داشتن در مورد درست کردن فونت هاي زبانهاي باستاني ايراني از جمله ميخي و ايلامي و پهلوي و اوستايي و حتي انواع دين دبيره!!! اون وقت ما تو حل کردن مشکل فارسي خودمون مونديم!
بهرصورت شما اين حرفها ول کنين و بچسپين به پول ، که از هر چي که بگذريم سخن پول خوشتر است!!

خوش باشيد.




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Tuesday, November 02, 2004

بوش يا کری مسئله اينست !


فعلا که خيلی بهم نزديک هستن و 262 کری و 261 بوش فردا معلوم ميشه
خرم باشيد.

پي نوشت : سايت الکترال کالج

تكميل : تمام شد بوش ۲۸۶ به ۲۵۲ برد.
البته آرا آيوا با ۷ راي الکترال ونيو مکزيکو با ۵ راي الکترال هنوز نهاي نشده و طبق آمار بوش با اختلاف ناچيزي برنده شده. اما دعواي اصلي تو اوهايو هست با ۲۰ راي الکترال که بوش ۵۱ به ۴۹ برده اونجارو ولي دمکرات اعتراض کردن و گروهي از وکلاي زبده رو روانه اونجا کردن ولي بعيده که نتايج عوض شده و فردا رسما نتايج اعلام ميشه و چهار سال ديگه جمهوريخواهان تو کاخ سفيد موندگار شدن.

آخرين خبر : همين الان اعلام شد که جان کري رسما پيروزي بوش را پذيرفته وبهش تبريک گفته است .




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Home