-->
هشت پا





لينكدوني

بايگاني لينكدوني


فتوبلاگ

بايگاني فتوبلاگ
Monday, May 01, 2006

روز کارگر مبارک باد!!

بدلايلي حوصله پست کردن مطلب ندارم ولي دلم نيومد روز اول ماه مه چيزي ننويسم بنابر مطلب پارسال رو مجددا پابليش کردم!

نميدونم چرا يک جورائي احساس ميکنم اين تبريک مثل فحش ميمونه ، مثل يکجور پوزخند، مثل توهين...
هميشه يادمه اين مدل کارها براي کساني بودن که حقي ندارن و مهم نيستن ، مثل حالتي ميمونه که ميخوان سر کسي رو شيره بمالن! مثل روز زن! هميشه زن تو جامعه ما مورد انواع توهينها واقع ميشن مثلا متهم به ناقص العقل بودن و چيزهاي ديگه ميشن بعد همون آدما که بهشون توهين ميکنن روز زن بهشون تبريک ميگن!! حکايت کارگر همينه! در سراسر طول سال مورد سوء استفاده و استثمار قرار ميگيرن بعدروز کارگر بهشون تبريک ميگن!!
نميدونم چرا تو ايران تعريف کارگر اشتباه جا افتاده و وقتي ميگن کارگر همه ياد کارگر ساختموني يا شهرداري ميفتن!! ياد يه آدم با لباسهاي کثيف و سر وصورت روغني!! بابا تو هم که کارشناس ارشد مديريت هستي وقتي برا کسي کار ميکني يعني کارگر اما کارگر متخصص! تو که مهندس مکانيک يا عمران هستي وقتي برا کسي کار کني ميشي کارگر متخصص! تو بازار کار آدما دو جور هستن يا صاحب سرمايه و کار هستن يا کارگر هستن و برا ديگران کار ميکنن ، هرکي هم جز اين بهتون گفته خلاف به عرض رسونده!! قصد مزاح داشته!!
کارگرا تو ايران دو نوع هستن يا مرد هستن يا زن، مردا که همش بايد بيگاري کنن البته تو سطوح مختلف . حالا اگه از نظر فني ضعيفتر باشن و نياز مالي شون بيشتر باشه اوضاعشون بدتره! برا زن وضعيت افتضاحتره ، چون هم بايد هم اندازه آقايون و حتي بيشتر کار کنن با حقوق کمتر! هم اغلب مورد اذيت و آزار جنسي واقع ميشن و چون اين مسائل تابو هستش کسي جرائت نميکنه حرفي بزنه و اغلب اين شرايط رو به ناچار تحمل ميکنن، فاجعه اونجا شکل ميگيره که اگه زني از اين وضعيت شکايت کنه خودش متهم ميشه به انواع مسائل ... وهمه ميگن حتما خودش مشکل داشته که اينجور شده!! اينم از محاسن فرهنگ غني امروز ماست! يکي از آشنايان يکبار تعريف ميکرد که رفته جائي براي کار ،طرفي که داشتن مصاحبه ميکرده بهش گفته: شما تخصص و سابقه لازم رو داري اما چون اينجا محيط دوستانس بايد کمي تو پوششت راحتر باشي! در ضمن ما اينجا بعضي وقتا اضافه کاري داريم که اون مهمتر از کار اصليه!! اگه خوب باشي حقوقتر رو تا دوبرابر زياد ميکنيم!!
اينجاست که بايد کمي کلاهمون رو بالاتر بزاريم! امنيت کاري هم که رسما تعطيله و بيشتر مثل جوک ميمونه چون کارفرما اگه بخواد سه سوت پرتت ميکنه بيرون! زمان استخدام انواع ضمانتها رو ميگيرن که يک وقت شاخ نشي!! مثل چک سفيد امضاء يا سفته و نامه استعفاء بدون تاريخ!!
يادمه اولين جائي که رفتم سر کار مدير اداري برا قرارداد يک کاغذ گذشت جلوم و يکجاش رو نشون داد گفت امضاء کن! وقتي گفتم ميشه بخونم گفت نه!! وقتي که اعتراض کردم گفت تو اين شرکت قانون همينه!!
قانون کار هم که بيشتر براي خالي نبودن عريضه هستش و در عمل بدرد لاي جرز ديوار ميخوره! يعني در عمل کسي يا جائي نيست که از حقت دفاع کنه بنابر اين يا بايد خودت از نظر کارائي خودت رو بالا بکشي که بتوني براي کارفرما شرايط بزاري که اينم تا حدي امکان داره يا هم بايد سر بندازي پائين بار بکشي و جيک هم نزني!‌
روشنفکر هم طوري از کارگر صحبت ميکنن که آدم عارش مياد خودش رو جزو اون طبقه حساب کنه!! انگار گداهاي هستن که بدلسوزي حضرات نياز دارن!! سياستمدارها هم که تکليفشون معلومه زماني که لازم باشه سنگ رو به سينه ميزنن و بعد يادشون ميره که چه قولهاي دادن!!
يا هم يک عده بچه پولدار که يک روز هم کار نکرده اند ميان حزب کارگري راه ميندازن!! مثل اغلب اعضاي حزب توده که از خانوادههاي فئودالها و ملاکين و اشراف قجري بودن!! يا مثل بنيانگذاران حزب کمونيستي کارگري!! که بچه سوسولي مثل ژوبين رازاني که حتي اسمش رو عوض کرده بود به منصور حکمت!!(مثلا از طبقات پائين بنظر بياد) حزب راه انداخته بود جالب اينه که وقتي آقا مرحوم شد حزب دويست نفريش به دو گروه منشعب شد!!!
کلام آخر اينه که کسي که ميتونه از حقش دفاع کنه خود ماها هستيم که به تنهايي بايد جلويي سواستفاده را بگيريم و به کارفرمايان محترم باج نديم!! به اميد هيشکي هم نباشيم!!


خوش باشيد.


پي نوشت: تو رو خدا يک موقعه با خودتون نگين طرف سياسيه!! نه بابا من فقط چيزهايي که همه کم و بيش ميدونيم و درکش کرديم ياد آوري کردم! بعد هم از هرچي حزب سياسيه بخصوص انواع چپش بدم مياد !! اينم جهت ياد آوري!




* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Home